پژوهش های سیاسی جهان اسلام شماره زمستان                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای دانشکده بیمه اکو دانشگاه علامه طباطبائی تهران، ایران(نویسنده مسئول) ، maryam.nouri.eco.atu@gmail.com
2- دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی تهران، ایران
3- دکتری علوم سیاسی دانشگاه امام صاد ق(ع)،تهران،ایران.
چکیده:   (983 مشاهده)
  ناکامی راهبرد جهاد فتح از سوی داعش، باعث شد تا راهبرد تروریستی تازهای در دستورکار بنیادگرایان اسلامی قرار گیرد که بر اساس آن ساختار تشکیلاتی جدید با توجه به اشراف اطلاعاتی رقبا تدوین می‌گردد. این مسئله باعث سرعت بخشیدن به حملات، مخفی بودن این حملات، استفاده از لایههای مجازی ارتباطات اینترنتی، عضویابی و عملیاتهای اینترنتی شده است و توانایی سازمانهای امنیتی در مقابله با این گروهها به شدت کاهش یافته است. افراطگرایی، بنیادگرایی و تروریسم طی سالهای اخیر در سراسر طیف ایدئولوژیک با یک روند «پساسازمانی» گسترش پیدا کرده و در این روند با افزایش فعالیت­های آنلاین، عضویت و حمایت از گروه‌های خاص مبهم‌تر شده‌ و رشد جنبش‌های فراملی، سیال‌تر جریان داشته است. حملات تروریستی توسط افرادی انجام میشود که هیچ ارتباطی مشخصی با سازمانهای شناسایی شده ندارند؛ اما نوعی روش همسان و ایدئولوژی مشترک در همهی آن­ها دیده میشود. این مقاله با این فرض که افراط­گرایی طی سال­های آینده در قالب "پساسازمان­گرایی" گسترش خواهد یافت، بر آن است که به این سوال پاسخ دهد که اساسا تروریسم نوین بر اساس پساسازمان­گرایی، چه مولفه­ها، متغیرها و ساختاری دارد. هدف این نوشتار این است که با استفاده از روش تبیینی، راهبردها و عملکردهای مجازی بنیادگرایی پساسازمانی را به عنوان نسل چهارم بنیادگرایی اسلامی مورد تحلیل قرار دهد.
 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1401/11/28 | پذیرش: 1402/3/14 | انتشار: 1402/10/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.