در این مقاله از مهمترین موضوع در فلسفه سیاسی و از مطلوبات درجه اول انسان یعنی آزادی بحث می شود. آزادی را بدو معنا می توان لحاظ کرد: یکی آزادی به منزله یک واقعیت. و دیگری آزادی به منزله یک حق. آنچه در فلسفه سیاسی و حقوق قابل بحث است، آزادی به منزله یک حق است. اختلاف موجوددر تعریف این مفهوم میان فلاسفه به سه دلیل است: یکی به جهت اشتراک لفظی مفهوم،دوم مربوط می شود به فاعل شناسا و سوم به دلیل روشن نبودن «متعلق مفهوم آزادی» است.در این مورد سعی کردیم به نظریه فلاسفه درباب مساله آزادی اشاره ای داشته باشیم. همچنین در باب پیشینه آزادی در اسلام دو جریان فکری رایج را بررسی و آنگاه با توجه به متعلَّق آزادی و مباحث مربوط به آن به اقسام آزادی می پردازیم و اساسی ترین آن یعنی آزادی سیاسی مورد بحث قرار می گیرد. سه شکل افراطی (آنارشیسم)، تفریطی ( فاشیسم) و اعتدالی (جامعه مدنی) با سه طرز تفکر دینی در جهان اسلام یعنی اختیاریون، جبریون و عدلیون مورد بحث و قابل تطبیق می باشد. در پایان ویژگی های آزادی به معنای حقیقی که می تواند قوام بخش جامعه ایدهآل و مطلوب باشد و مانع استخفاف شهروندان و موجب هدایت آنها گردد، ذکر می شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |