دوره 4، شماره 2 - ( پژوهشهاي سياسي جهان اسلام 1393 )                   جلد 4 شماره 2 صفحات 17-1 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی ، Bahrani@iscs.ac.ir
چکیده:   (5926 مشاهده)

تحولاتِ هنوز جاری در کشورهای عربی، ازجهتی فراوردۀ نوع نگاه متکثر کنشگران موجود به تاریخ و هویت است؛ نگاه‌‌هایی که امکان نوعی توافق میان آن‌‌ها در کوتاه‌‌مدت متصور نیست. از این منظر، اگر مرسی را نمایندۀ جریان «اسلام‌گرای» هدفداری در مصر بدانیم و نیز اگر به‌رسمیت بشناسیم که این کشور در صد سال اخیر و به‌طور خاص بعد از فروپاشی عثمانی، رگه‌‌هایی نسبتاً زنده از سکولاریسم و لیبرالیسم و ناسیونالیسم را هم در حوزۀ اندیشه و فرهنگ و سیاست تجربه کرده است، این سؤال مطرح خواهد شد: از این زاویه، آیندۀ آن جریان هدفدار در مصر چه دست‌‌نوشت و سرنوشتی خواهد داشت؟ به‌بیان دیگر، این آینده ذیل چه تاریخی تعریف می‌‌شود؟ پاسخ مجمل این پرسش به بررسی پدیدۀ نوظهور «طبقۀ متوسط فکری» ‌‌در مصر بازمی‌‌گردد. طبقۀ متوسط فکری، به‌واسطۀ فضای نسبتاً باز فکری در دوران ناصر، در پی روابط اندیشه‌‌ای مصر با جهان اروپایی و آمریکایی، به‌تدریج، در این کشور ظهور یافت؛ اما این طبقه منسجم نیست، بلکه به‌دلیل داشتن هویت‌‌های متعدد، توان تاریخ‌‌ساز آن در حالت بینابین قرار می‌‌گیرد. این پدیده ابتدا با طرح چند گزارۀ مقدماتی معطوف به تحلیل عادل ضاهر و سپس ازطریق بسط نظریۀ محمد عابدالجابری درخصوص عقل عربی، به گمانه‌‌زنی گذاشته خواهد شد. همۀ این مباحث در خط سیر تاریخی کشور مصر بررسی خواهد شد.

متن کامل [PDF 749 kb]   (24 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1392/11/25 | پذیرش: 1393/3/6 | انتشار: 1393/6/12

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.