دوره 4، شماره 2 - ( پژوهشهاي سياسي جهان اسلام 1393 )                   جلد 4 شماره 2 صفحات 98-73 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز ، seyyedmortezafattahi@yahoo.com
چکیده:   (4842 مشاهده)

اهمیت راهبردی روابط ایران و مصر در جایگاه دو قدرت مطرح در منطقۀ خاورمیانه و جایگاه ویژۀ این موضوع، با عنایت به تحولات ساختاری در نظام بین‌‌الملل و وقوع «داده‌‌های رویدادی» نظیر بیداری اسلامی، همواره بیش از گذشته طرف توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ‌گفتن بدین سؤال است: به‌رغم اینکه مناسبات سیاسی بین دو کشور روندی پرفرازونشیب داشته است، چرا روابط سیاسی میان آن دو رسماً برقرار نمی‌‌شود؟ در پاسخ به این سؤال اصلی، فرضیۀ پژوهش بدین‌صورت مطرح می‌‌شود که خصلت کناکنشی حاکم بر روابط ایران و مصر که معرف نبود الگوی ساختاری در روابط دو کشور است، مانع برقراری مناسبات سیاسی رسمی بین دو طرف شده است. همسویی‌‌های مقطعی در عرصۀ سیاست خارجی دو کشور، اولویت وضع گذرا و کوتاه‌‌مدت منطقه‌‌ای و بین‌‌المللی در تصمیم‌‌گیری‌‌های خارجی و نبود اندیشۀ ساختاربخشی به نظام منطقه‌‌ای در قالب‌‌هایی نظیر اتحاد یا ائتلاف در سمت‌‌گیری‌‌های سیاست خارجی دو طرف از منظر راهبردی، ویژگی‌‌های اصلی خصلت کناکنشی روابط مذکور تلقی می‌‌شود. در نوشتار حاضر، نویسنده در تلاش است با استفاده از چارچوب نظری «جیمز روزنا» در طرح اتصال و به‌‌ویژه با تحلیل داده‌‌های رویدادی دهۀ 1990 و سال‌‌های نخستین دهۀ قرن بیست‌ویکم، فرضیۀ خود را ارزیابی کند.

متن کامل [PDF 1144 kb]   (19 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1392/11/10 | پذیرش: 1393/2/3 | انتشار: 1393/6/12

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.