تحولات سال2011م در مصر که منجر به سرنگونی رژیم حاکم و آغاز دوره ای جدید در نظام سیاسی این کشور شد به عنوان یک انقلاب دارای دلایل وقوع، بسترها، نتایج، پیامدها و کارگزارانی است. این نوشتار در صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که اخوان المسلمین به عنوان یک نیروی سیاسی و اجتماعی چه تاثیری در پیش برد انقلاب مصر داشته است. در پاسخ به این پرسش این فرضیه ارائه می شود که اخوان با اتخاذ ایدئولوژی اسلامی و سازمان دهی سیاسی و اجتماعی در طی دوران فعالیت با موضعی برآمده از سنت اسلامی و برخی هنجارهای مدرن به عنوان بسترهای فرهنگی و اجتماعی موجود در تحولات انقلاب 2011 مصر نقش موثری داشته است. برای آزمون این فرضیه از مفهوم رابطه ساختار - کارگزار استفاده شده است که در آن اخوان المسلمین به عنوان کارگزار و فرهنگ جامعه مصر به عنوان ساختار و بستر کنش، مورد توجه قرار گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |