پیروان مکتب فرانفکورت اگرچه مستقیماً در حوزه ژئوپلیتیک ورود پیدا نکردند، مباحث نظری آنان توانست دستمایهای برای طرحریزی ژئوپلیتیک انتقادی یا مقاومت شود. در این شکل نوین از مفهوم ژئوپلیتیک٬ تقابل با گفتمان رسمی و غالب مبنا قرار میگیرد. بر این اساس، میتوان تلقیای از ژئوپلیتیک ارائه داد که برخلاف نظریات مکانمحور کلاسیک٬ فضامحور باشند. بر اساس این قرائت، تز هلال شیعی که مبتنی بر مکان ارائه شده است، توسعه مفهومی مییابد و با محوریت «مقاومت»، قابلیت معنایی بیشتری در خاورمیانه خواهد داشت. تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، از آنجا که مبتنی بر عامل «مقاومت» در مقابل هژمون ملّی و منطقهای در ابعاد مختلف شکل گرفته است، باعث رشد کمی و کیفی این عامل در میان شیعیان شده است. این مسئله در کنار قرابتهای گفتمانی مقاومتمحور میان شیعیان و عامه، منجر به تغییر نظم منطقهای شده است. این مقاله مبتنی بر فهم انتقادی از ژئوپلیتیک شیعه، در پی پاسخ به این سؤال است که این تحولات چه اثری بر ژئوپلیتیک انتقادی شیعه گذارده و این اثر چه تغییراتی را در نظم منطقهای حاصل نموده است. فرضیه مقاله بر این اساس استوار است که تحولات اخیر موجب رشد کمی و کیفی گفتمان مقاومت شده و نظم سیستمی منطقه خاورمیانه اعم از چهارچوب کارکردی، الگوهای رفتاری و ساماندهی الگوهای رفتاری در این منطقه را برهم زده است. چهارچوب مفهومی در نظر گرفته شده برای تأیید فرضیه، مبتنی بر نگرش سیستمی به مطالعات منطقهای و همچنین ژئوپلیتیک انتقادی میباشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |