دوره 7، شماره 4 - ( پژوهش های سیاسی جهان اسلام 1396 )                   جلد 7 شماره 4 صفحات 146-129 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- اندیشه سیاسی پزوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی ، khaled.sheikholeslami@gmail.com
2- پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
چکیده:   (3111 مشاهده)
سده بیستم «میلادی» با دو جنگ جهانی خونین و کشتارهای متعدد، اندیشیدن درباره بحران جدید غرب را به کانون اندیشه وارد کرد؛ بُحرانی که به عقیده برخی، زمینه‌های آن را باید در اندیشه سیاسی موجود جستجو کرد. لئو اشتراوس از زمره فیلسوفانی بود که تلاش نمود از منظر فلسفه سیاسی طرحی از بحران غرب یا به قول او بحران زمانه جدید را ارائه نماید. در این مقاله بر آنیم تا آراء وی را در سه محور جدایی فلسفه و علم، ایده مدرن پیشرفت و انحطاط فلسفه سیاسی به بحث و بررسی گذاشته و دلایل بازگشت این فیلسوف به فلسفه سیاسی فارابی و فیلسوف متأثر از وی، یعنی ابن‌میمون را نشان دهیم. در کنار اشارات متنی و تفسیر فرامتنی، نقدهایی محتوایی در صورتِ پانویس بیان می‌شوند. نگاه خاص اشتراوس به فلسفه اسلامی می‌تواند ما را در فهم ابعاد سیاسی تفکر فارابی یاری کرده و نشان دهد چگونه می‌توان از الگوی پیش‌رو، بحران زمانه خود را در پرتو خرد فلسفی گذشته فهم نمود. این مهم، از طریق بازخوانی معکوس اندیشه اشتراوس و به طور خاص ناظر به محتوای فلسفه فارابی در خصوص مدینه‌های غیرفاضله است.
 
متن کامل [PDF 221 kb]   (2575 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1396/7/8 | پذیرش: 1396/9/17 | انتشار: 1397/5/3

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.