در سده نهم هجری جنبش صوفیان به صورت یک قدرت سیاسی نیرومند در ایران ظهور کرد و حکومت جدیدی به نام پادشاهی صفویه تأسیس نمود. در این مقطع صوفیان با سیاسی ساختن مذهب تشیع، از آن به عنوان دال برتر گفتمان ملیگرایی بهره بردند. تلاقی مذهب و ملیت در گفتمان صفوی باعث شد تا بعد از حدود نهصد سال –پس از ساسانیان- وحدت دینی مبنای وحدت سیاسی قرار گرفته و هویت ملی در ایران سربرآورد. در این شرایط گفتمان تشیع صفوی بصورت عاملی جهت تقویت هویت ملی شکل گرفت. گفتمانی که با غیریتسازی، برجسته سازی، طرد و حاشیهرانی، هژمونی خود را به نام پادشاهی «قدر قدرت» در برابر خلافت عثمانی و دیگر رقبای خارجی گسترانید. مقاله حاضر، با استفاده از چارچوب نظری و ابزار تحلیلی برگرفته از تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه، نقش گفتمانِ تشیع صفوی را در هویت بخشی ملی مورد بررسی قرار میدهد.
واژگان کلیدی: هویت ملی، دین، گفتمان، تشیع صفوی، غیریت، هژمونی.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |