1- دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب،تهران،ایران.
2- دانشیارگروه علوم سیاسی، دانشگاه خوارزمی،تهران،ایران.(نویسنده مسئول) ، sheikhzade@khu.ac.ir
3- دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب،تهران،ایران.
چکیده: (291 مشاهده)
موضوع توسعه از نیمه دوم قرن بیستم وارد ادبیات سیاسی شد. مطابق نظریههای توسعه این پدیده تابع متغیرهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی است. در ایران مباحث نظری توسعه از اوایل دوره قاجار مطرح شد و در انقلاب مشروطه به اوج رسید. در حوزه اجرایی نیز برنامهریزی برای توسعه از اواخر دهه 1320 شمسی آغاز شد با اینحال نارساییهای اقتصادی بیانگر استمرار ناکارآمدی راهبرد توسعهگرایی دولتها میباشد. اگرچه فرآیند توسعه در ایران تابع عوامل متعدد است اما از 100 سال پیش تا کنون رد پای نفت هم در توسعه و هم در توسعهنیافتگی این کشور قابل مشاهدهاست. سوال اصلی پژوهش این است که درآمد نفت در سالهای 1384 تا 1400 منجر به اتخاذ کدام سیاستهای اقتصادی از سوی دولتها گردید و این سیاستها چه تأثیری بر شاخصهای توسعه داشت؟ روش پژوهش توصیفی -تحلیلی است وچارچوب نظری آن نظریه بلای منابع میباشد. پژوهش حاضر در پی اثبات این فرضیه است که درآمد نفت در این دوره 16 ساله از یک سو به ایجاد اشتغال و کاهش فقر نسبی کمک کرده است و از سوی دیگر از طریق ساز و کارهای «نفرین منابع» موجب افزایش فقر نسبی، افزایش تورم و رشد بیرویه واردات گردیده است. مطابق نتایج بهدست آمده: رابطه نفت و توسعه در دوره 16 ساله 1384 تا 1400 تابع گفتمان سیاسی - اقتصادی دولتها و میزان توانمندی مدیران آنها بودهاست؛ در سالهای 1384 تا 1392 دولت درآمد نفت را در راستای کاهش نابرابری بهکار گرفت اما این سیاست مستلزم تزریق نقدینگی به بازار بود لذا باعث افزایش تورم گردید اما در سالهای 1392 تا 1400 دولت درآمد نفت را به گونهای مدیریت کرد که حاصل آن مهار مقطعی تورم بود و این سیاست به رکود تولید و افزایش نابرابری منجر گردید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/12/11 | پذیرش: 1403/5/28 | انتشار: 1403/7/1