جنبش اخوان طی یک سده حیات خویش1928 (تاکنون) گسستها و انشعاباتی را در سطح رهبران و اعضا تجربه کرده است اما جدایی اخوانی های تونس و جنبش النهضه (که در همه این سالها وفادارترین گرایش سیاسی به اخوان بوده اند) می تواند به منزله ی یک بحران سیاسی مهم برای جنبش اخوان قلمداد شود. در نتیجه ی این رویداد، نفوذ سی ساله اخوان المسلمین در شمال آفریقا به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت و موقعیت این جنبش در دیگر سرزمینهای عربی نیز با تزلزل روبه رو شد. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این مساله است که دلایل و زمینه های دگردیسی سیاسی و جدائی النهضه تونس از اخوان المسلمین چگونه قابل ارزیابی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که جنبش النهضه به نوعی حداقل گرایی معرفتی پایبند میباشد که براساس آن، رویکردی عملگرا با التزام حداقلی به ارزشها و اصول اسلامی را در پیش گرفته است. اتخاذ چنین رویکردی به آنان این امکان را داده که قدرت خویش را تثبیت نموده و در جهت تداوم حیات سیاسی و توسعه ی آن گام بردارند. در این مسیر النهضه در ارزشها، هنجارها و انگاره های هویت ساز خود تجدید نظر کرده و هویت و منافع جدیدی برای خود تعریف کرده است که از جمله ی آنها اعلام جدایی از اخوان، و تبدیل از یک حرکت فراملی به حزب وطنی بوده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |