استادیار گروه مطالعات غرب آسیا و شمال آفریقا دانشگاه تهران
چکیده: (2478 مشاهده)
بحران ناشی از محاصرۀ قطر در سال 2017 میلادی، تغییراتی در الگوی تعامل قطر با کشورهای مخالف محاصره، از جمله ایران، به بار آورد. دو دلیل عمده محاصره قطر، استمرار رابطۀ عادی آن با ایران از یک سو و پشتیبانیِ دوحه از جریان منطقهای اخوانالمسلمین از سوی دیگر بود. هدف از این مقاله تبیین تأثیر متغیر بحران قطر بر روابط اخوانالمسلمین و ایران است. چهار کشور تحریمکنندۀ قطر در ضمن شرطهای 13گانۀ خود برای عادیسازیِ رابطه با دوحه، توقف پشتیبانیِ قطر از اخوان و اخراج رهبرانِ آن از دوحه را خواستار شدند. در برابر، قطر نه تنها پشتیبانی از اخوان را متوقف نکرد، بلکه با تحکیم روابط خود با ترکیه و گسترش فعالیتِ تبلیغاتیِ اخوانگرایِ خود، مقاومت در برابر فشارهای ائتلافِ محاصرهکننده را گسترش داد. پرسش دو وجهیِ مقاله آن است که بحران قطر چه تأثیری بر جایگاه منطقهایِ جریان اخوانالمسلمین در موازنۀ قوای منطقه و نیز در رابطۀ آن با ایران دارد. پاسخ فرضی مقاله که نوآوریِ آن به شمار میآید آن است که بازبینیِ استقلالجویانه و گذار از همراهی با سیاست منطقهایِ محور موسوم به اعتدال عربی، باعث بروز مجدد پتانسیل منطقهای اخوان شده است؛ امری که بار دیگر امکان بروز محور سوم منطقه (محور اخوانی) را در کنار دو محور پیشین (مقاومت و ضدمقاومت) نمایان کرده و ضمن متوازنتر کردنِ صفبندیهای منطقهای، پتانسیلِ همکاریِ جریان اخوانی با ایران را آزاد میکند. محدودۀ زمانی مقاله، دورۀ پس از بحران قطر با اشاراتی به تحولات پس از 2011م. را شامل میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/7/7 | پذیرش: 1397/10/16 | انتشار: 1398/6/11