با شروع جنگ 33 روزه علیه لبنان، بازیگران جهانی و منطقهای هر کدام به فراخور منافع و علایق خود جهتگیریها و مواضع مختلفی را در رابطه با این جنگ اتخاذ نمودند. در این میان، تلاشهای دولتهای غربی به عنوان قدرتهای برتر و مدعیان حقوق بشر در جهان، در حمایت از اسرائیل و ضربه زدن به حزبالله لبنان از جلوههای بارز مسائل پیرامون این جنگ محسوب میشود. هدف مقاله حاضر توصیف و تحلیل مواضع دولتهای اروپایی و آمریکا در این جنگ بر مبنای نظریه سیاست خارجی روزنا است و سؤال اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی و مواضع دولتهای اروپایی و آمریکایی در جنگ 33 روزه لبنان چه بوده است. در این نوشتار با روش تحلیل اسنادی ابعاد این جهتگیریها بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که منافع این کشورها از سطح بالایی از همپوشانی برخوردار بوده و آنها به دنبال تضعیف جبهه مقاومت و جلوگیری از گسترش قلمرو ژئوپلیتیکی ایران هستند. بنابراین دولتهای اروپایی و ایالات متحده به تقویت، تجهیز و حمایت همهجانبه از اقدامات رژیم صهیونیستی پرداختند. ایالات متحده آمریکا مدیریت سیاسی این جنگ را در دست داشت و دولتهای اروپایی نیز در راستای تأمین منافع و کسب اهداف خود با آن همگام شدند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |