در اغلب کشورهای عربی خاورمیانه، رابطه میان حکومت و جامعه ماهیتی سنتی دارد و در واقع فرایندهای ملتسازی هنوز در حال شکلگیری است. رشد طبقه متوسط شهرنشین، افزایش شمار افراد تحصیلکرده و سیر صعودی استفاده از وسایل ارتباطی جدید همچون اینترنت، تغییر سبک زندگی و... مظاهر اصلی تحولات اجتماعی اخیر در کشورهای عرب بوده است. از آن جایی که نظام های سیاسی حاکم بر این جوامع نتوانسته اند همپای تحولات اجتماعی در این کشورها حرکت کنند و در عملکرد و کارکردها و ساختار سیاسی سنتی این کشور تغییری ایجاد نشده است، این کشورها در آینده ای نه چندان دور شاهد بیشتر شدن شکاف میان دولت و ملت شود که در جای خود می تواند عامل تغییرات ریشهای و مهمتری در آینده ساختارهای سیاسی این کشورها شود. بهعبارت دیگر ممکن است این تغییرات اجتماعی در آینده، تغییرات سیاسی سهمگینتری را در مقایسه با تحولات سال های 2010-2014 سبب شود. با توجه به بحران ساختاری جامعه مدنی و دولت ملی در کشورهای عرب خاورمیانه، منبع اصلی تغییر اجتماعی در جامعه شبکهای همین هویت فرهنگی میباشد. هویتهای فرهنگی مختلف در قالبهای گوناگون آن نظیر اسلامگرایی، دموکراسیخواهی، چندفرهنگگرایی، با زمینهها و چشماندازهای متنوعی که ایجاد میکنند، نمایانگر چالشی جدی و آشتیناپذیر با نشانهها، نهادها و قواعد رفتاری برآمده از فرایندهای سیاسی یکجانبه و اقتدارگرایانه حکام عرب هستند. نکته قابل پیش بینی این خواهد بود که بزرگترین چالش جنبشهای اخیر در سالهای 2015-2020، تقابل دو گفتمان نوگرایی از طرف طبقه متوسط و رادیکالیسم مذهبی طبقات پایین این جوامع خواهد بود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |