قلمرو و قلمروسازی دو مفهوم کلیدی مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک هستند که هیچکدام از این دو را نمیتوان بدون در نظر گرفتن دیگری مطالعه کرد. قلمروسازی به ارتباط رفتاری بین کنترل و فضا اشاره دارد. درواقع، کوشش یک فرد یا یک گروه یا کشور برای تأثیرگذاری، نفوذ یا کنترل مردم و پدیدهها و روابط از طریق تحدید حدود و نظارت بر یک منطقه جغرافیایی به پدیده قلمروسازی اشاره دارد، اما اشاره فرایند قلمروسازی گفتمانی به فرایند هدفمند و استراتژی مشخص است که گفتمانهای مسلط با استفاده از ابزارهای سلطه به تولید گفتمان و در پی آن تعیین قلمروهای مشخص برای دیگر مردم، گروه یا کشور اقدام میکنند. اصطلاح ژئوپلیتیک شیعه که بعد از جنگ سرد به ادبیات سیاسی غرب وارد شده است، نوعی فرایند قلمروسازی گفتمانی است که در راستای منافع استراتژیک غرب در منطقه جنوب غرب آسیا دنبال میشود. مقاله حاضر با رویکردی گفتمانی به تبیین چگونگی قلمروسازی گفتمان ژئوپلیتیک شیعه و ابعاد پشت پرده آن خواهد پرداخت. درواقع، استدلال اصلی مقاله این است که ژئوپلیتیک شیعه مورد ادعای غرب در سطح نقشهنگاری و جغرافیایی نمود عینی ندارد و صرفاً گفتمانی برای تقابل سنی و شیعه در منطقه و منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از کشورهای پرقدرت شیعی در منطقه جنوب غرب آسیا است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |