خاورمیانه به واسطه مسیر ارتباطی، منابع انرژی، تجربیات امپریالیستی، تعارضات فرهنگی اش و شرایط ژئوپلیتیکی خود، محیطی واقع گرایانه و مبتنی بر معضلات ناشی از امنیت دولتی، ملی و منطقه ای یافته است. به گونه ای که این شرایط منجر به صلح و ثبات برای منطقه خاورمیانه نبوده است. بنابراین، بررسی فرآیند شکل گیری مسائل امنیتی در خاورمیانه در قالب نظام مبتنی بر تحلیل زبان شناختی ساختارگرا دارای اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر در تعریف امنیتی منطقه خاورمیانه است. سوال اصلی پژوهش این است که چه عواملی در فرآیند شکل گیری معضل امنیتی خاورمیانه دخیل هستند. فرضیه پژوهش بیانگر این است که شکل گیری تعاریف و مسائل امنیتی خاورمیانه ناشی از عوامل زبانشناختی است که در اثر تولید نشانه های امنیتی غرب به وجود آمده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از متون و آمار معتبر همچنین روش تحلیل زبانشناختی ساختارگرا بیانگر این نتیجه است که منطقه خاورمیانه دراثر تولید نشانه های توسط عوامل بیرون از جامعه زبانی خود در بستر شرایط داخلی منجر به ارجاع دال خاورمیانه به مدلول خاصی شده است که منطقه خاورمیانه را بیش از پیش امنیتی ساخته است، امنیتی که در آن صرفا بحران تولید می شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |