1- دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه پیام نور
2- دکتری علوم سیاسی و استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
چکیده: (2238 مشاهده)
در سیر تحول و تبارشناسی دولت از دول کلاسیک به دول جدید، به مفاهیمی مانند: دول دو فاکتو، شبه دولتها، نیمه دولتها و... ، میرسیم. بهطورحتم این دول نوظهور، نیاز به گزارهایی با عنوان برندسازی جغرافیایی و یا برندسازی ژئوپلیتیک دارند. برند سازی ژئوپلیتیک از کارکردهای اصلی کارگزاران ژئوپلیتیک و در ارتباط عمیق و وثیق با دو مفهوم کد / بینش ژئوپلیتیک است. ادبیات فراوانی در این حوزه برندسازی توسط اندیشمندان به رشته تحریر در آمده است، که البته بار مدیریتی داشته و بالطبع، چشم انداز، ماموریت، اهداف، ارزشها، اجرا و تحلیل موقعیتی در آنها برجسته است. ظهور مدل برندسازی ژئوپلیتیک وابسته به ذینفعان آن است، چرا که آنها شروع کننده و مدیریت فرآیند برند را برعهده دارند. برندسازی ژئوپلیتیک همچنین میتواند تحلیل جامعی را از شبه دولتها و یا ساختارهای دو فاکتو، ترسیم کند. فراموش نشود مدل برندسازی ژئوپلیتیک بر بافت ژئوپلیتیکی دولت و ملتهای ضعیف، علیه ساختار و کارگزارهای جدید و بر روی گسلهای تمدنی و سرزمینی رخ میدهد. فرضیه این تحقیق، پاسخ به پرسش کالین فلینت در خصوص دو موضوع کلیدی است که آیا کارگزاران ژئوپلیتیک واجد کدهای ژئوپلیتیکی هستند؟ آیا ضرورت مفهوم کد ژئوپلیتیک برای فهم کنشگری کارگزاران ژئوپلیتیک است؟ در این راستا با اثبات کیفیت این کدها به برندسازی ژئوپلیتیک کارگزاران ژئوپلیتیک در خاورمیانه میپردازد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/8/18 | پذیرش: 1397/12/21 | انتشار: 1398/4/4