zarghani S H, ahmadi E, Hakimi Khoram A. The Role and Importance of "Cultural Diplomacy" in Expanding and Converging Iran-Uzbekistan Relations. پژوهشهاي سياسي جهان اسلام 2020; 10 (2) :31-56
URL:
http://priw.ir/article-1-1044-fa.html
زرقانی سیدهادی، احمدی ابراهیم، حکیمی خرم علی. اهمیت نقش و جایگاه دیپلماسی فرهنگی در بسط روابط ایران و ازبکستان. فصلنامه پژوهشهاي سياسي جهان اسلام. 1399; 10 (2) :31-56
URL: http://priw.ir/article-1-1044-fa.html
1- دانشیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
2- دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. (نویسنده مسئول) ، e>ahmadi446@yahoo.com
3- دانش آموخته کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
چکیده: (2479 مشاهده)
«دیپلماسی فرهنگی» رویکردی است مبتنی بر نقش و جایگاه عوامل پیوندگر «فرهنگ» در روابط میان کشورها و ملتها. هدف نهایی اینگونه از دیپلماسی- در یک فضای صمیمانه، همگرا و بدور از تشنج، ارائه یک تصویر مطلوب از روابط همهجانبه، بر اساس اشتراکات تمدنی- فرهنگی و هویتی میان کشورهاست. روابط ایران و ازبکستان با وجود علقه و عقبههای غنی فرهنگی در طول کمتر از سه دهه (از1991م)، همواره دچار ضعف و نوسان بوده است. با مرگ اسلام کریماف (2 سپتامبر 2016) و روی کار آمدن شوکت میرضیایف (14 دسامبر 2016)، فصل جدیدی در روابط خارجی ازبکستان با سایر کشورها و از جمله ایران آغاز شد. براساس سیاست تداوم و تغییر با کمی انعطاف بیشتر، دولت جدید خواستار تعمیق و گسترش روابط دوستانه با ایران است. دراین راستا سوال اصلی مقاله پیشرو این گونه است؛ با عطف به پیشینه تاریخی- تمدنی ایران در آسیای مرکزی بهطور عام و ازبکستان به طور خاص، ایران و ازبکستان چگونه میتوانند روابط همگرا و روبه جلویی داشته باشند؟ ازآنجایی که ازبکستان (همانند اغلب جمهوریهای آسیای مرکز) عقبه تمدنی و فرهنگی ایران به حساب میآید، دو کشور قادرند در چارچوب «دیپلماسی فرهنگی»، ضمن خنثی کردن زمینههای تهدید، روابط همگرا و روبه رشدی را در همه زمینهها دنبال نمایند. ازاینحیث در روابط و تعاملات فرهنگی- تمدنی ایران و ازبکستان، مؤلفههایی همچون اسلام بهعنوان دین مشترک، زبان فارسی، مفاخر مشترک، حضور فرهنگ ایران در ازبکستان، جذابیتهای میراث تمدنی، تاریخی و طبیعی، توریسم، اقتصاد و... وجود دارد که میتواند موجب تقویت روابط دو کشور شود.«دیپلماسی فرهنگی» رویکردی است مبتنی بر نقش و جایگاه عوامل پیوندگر «فرهنگ» در روابط میان کشورها و ملتها. هدف نهایی اینگونه از دیپلماسی- در یک فضای صمیمانه، همگرا و بدور از تشنج، ارائه یک تصویر مطلوب از روابط همهجانبه، بر اساس اشتراکات تمدنی- فرهنگی و هویتی میان کشورهاست. روابط ایران و ازبکستان با وجود علقه و عقبههای غنی فرهنگی در طول کمتر از سه دهه (از1991م)، همواره دچار ضعف و نوسان بوده است. با مرگ اسلام کریماف (2 سپتامبر 2016) و روی کار آمدن شوکت میرضیایف (14 دسامبر 2016)، فصل جدیدی در روابط خارجی ازبکستان با سایر کشورها و از جمله ایران آغاز شد. براساس سیاست تداوم و تغییر با کمی انعطاف بیشتر، دولت جدید خواستار تعمیق و گسترش روابط دوستانه با ایران است. دراین راستا سوال اصلی مقاله پیشرو این گونه است؛ با عطف به پیشینه تاریخی- تمدنی ایران در آسیای مرکزی بهطور عام و ازبکستان به طور خاص، ایران و ازبکستان چگونه میتوانند روابط همگرا و روبه جلویی داشته باشند؟ ازآنجایی که ازبکستان (همانند اغلب جمهوریهای آسیای مرکز) عقبه تمدنی و فرهنگی ایران به حساب میآید، دو کشور قادرند در چارچوب «دیپلماسی فرهنگی»، ضمن خنثی کردن زمینههای تهدید، روابط همگرا و روبه رشدی را در همه زمینهها دنبال نمایند. ازاینحیث در روابط و تعاملات فرهنگی- تمدنی ایران و ازبکستان، مؤلفههایی همچون اسلام بهعنوان دین مشترک، زبان فارسی، مفاخر مشترک، حضور فرهنگ ایران در ازبکستان، جذابیتهای میراث تمدنی، تاریخی و طبیعی، توریسم، اقتصاد و... وجود دارد که میتواند موجب تقویت روابط دو کشور شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/11/15 | پذیرش: 1399/2/8 | انتشار: 1399/6/19