بررسی و تدقیق در روابط دوجانبه ایران و عراق طی نیم قرن گذشته، نمای کلی مقاله پیشرو را تشکیل میدهد. بهاین منظور، پژوهش حاضر در چارچوب «نظریه گفتمان لاکلا و موفه» به بررسی و تجزیه وتحلیل گفتمانهای حاکم بر مناسبات دو کشور ایران و عراق از آغاز ریاستجمهوری صدام حسین تاکنون پرداخته و چگونگی و چرایی هژمونیک شدن گفتمان ایرانهراسی بر روابط این دو کشور را مورد تبیین قرار داده است. نوع و روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و از روششناسی استنباطی برای یافتن پاسخها استفاده شده و گردآوری اطلاعات عمدتاً بر مبنای روش کتابخانهای و اینترنتی صورت پذیرفته است. در پاسخ به چگونگی هژمونی گفتمان ایرانهراسی، یافتههای پژوهش نشان میدهد که عراق طی نیم قرن گذشته هموراه محور مباحث مربوط به ایرانهراسی در منطقه بوده است: در دهه اول از عمر جمهوری اسلامی ایران، صدام پرچمدار گفتمان ایرانهراسی در خاورمیانه بود و با سقوط وی، رهبران تندوری عرب منطقه، مناسبات بدیهی و طبیعی شهروندان و مسؤلین ایرانی و عراقی را روابط مبتنی بر سلطه تعبیر کرده که منجر به ظهور مجدد گفتمان ایرانهراسی شده است. چرایی هژمون شدن گفتمان ایرانهراسی در روابط ایران-عراق نیز به تأثیرگذاری شگرف انقلاب اسلامی بر ملتهای منطقه و ماهیت تجدیدنظرطلبی انقلابی ایران طی دهههای اول و سوم باز میگردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |