دگرگونیهای سیاسی و وقایع انقلابی که در برخی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا آغاز شد، به سوریه نیز سرایت کرد. این تغییرات شگرف سیاسی، تحلیلگران سیاست خارجی و روابط بینالملل را بر آن داشته تا زمینهها و ابعاد و عوامل گوناگون این دگرگونیها را بررسی کنند. در میان این ناآرامیها، بحران سوریه طولانی بوده و به جنگ داخلی منجر شده است. از همان آغاز اعتراضات در این کشور، رد پای عملکرد دولتهای مختلف بینالمللی و منطقهای با اهداف و انگیزههای گوناگون دیده میشود. سؤال اصلی این مقاله دربارۀ سیاست خارجی و مواضع دولتهای ایران و ترکیه دربارۀ بحران سوریه است. در این راستا، تلاش شده است جنبههای مختلف این مواضع، براساس روش تحلیل اسنادی و در چارچوب نظریۀ سیاست خارجی و سیاستگذاری بینالمللی روزنا بررسی شود. یافتههای مقاله بیانگر این است که دولت جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی خود را باتوجهبه جهتگیری ایدئولوژیکی خاص خود و نیز موقعیت منطقهای و بینالمللی، به حمایت از استمرار و پایداری دولت اسد و مخالفت با معارضان سوری متمایل کرده است و درمقابل، دولت ترکیه رویکرد خود را درقبال تحولات سوریه، همسو با آمریکا و مجموعۀ غرب تنظیم کرده است و از خواستههای معترضان حمایت کرده و خواستار کنارهگیری دولت سوریه شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |