بحثهای زیست محیطی امروزه در محافل علمی و حتی سیاسی پر سر و صداترین و جدیترین بحثهایی است که مطرح میشوند. خلیج فارس به دلیل وجود منابع عظیم نفت و گاز و شرایط خاص زیست محیطی، اهمیت بالایی دارد بـهعلت عـمق کم، شـوری آب، گـرمی هـوا، ارتباط محدود با آبهای آزاد جهان و مـسائل نـاشی از بهره برداری منابع فراوان انرژی آن، اکوسیستم ویژهای دارد. این ویژگی سبب شده است تـا در بـرابر مـنابع آلودهکننده به شـدت آسیب پذیر بـاشد.. در کنوانسیون کویت پنج منبع آلودگی شناسایی شده در خلیج فارس شناسایی شده که عبارتند از: آلودگی ناشی از تردد کشتیها، آلودگی ناشی از تخلیه مواد زائد از کشتی و هواپیما، آلودگی واقع در خشکی، آلودگی ناشی از اکتشاف و بهره برداری از منابع بستر و زیر بستر دریا، آلودگی ناشی از سایر فعالیتهای انسان در خلیج فارس. بنابراین کشورهای پیرامون خلیج فارس در جهت تصمیم گیری راهبردی در تلاش میباشند که با رعایت دقیق قراردادهای بینالمللی در راستای پاکسازی و بهسازی این اکوسیستم از آلودگیها جلوگیری کنند و برای کاهش آلودگی دریایی، همکاریهای زیست محیطی را جز ملزومات خود قرار دهند کـشور ایران نیز در قوانین مختلفی بر اهمیت پیشگیری از آلودگی به دریاها تأکید کرده است، از جمله قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون جلوگیری از آلودگی دریایی ناشی از دفع مواد زاید و دیگر مـواد قـابل ذکر است. با توجه به لزوم جبران ضرر و زیان در نظامهای حقوقی، مطالعه و بحث از مسئولیت مدنی دولت در جبران خسارات زیست محیطی از جایگاه ویژهای در مباحث حقوقی برخوردار خواهد بود، سؤال مدنظر این تحقیق این است که سیاست خارجی ایران درجبران خسارت زیست محیطی در حوزه خلیج فارس چگونه میباشد؟ فرضیه و پاسخ ارائه شده این است که در این راستا مطالعات انجام شده در حقوق ایران بیانگر آن است که اصل اولیه مورد پذیرش برای مبنای مسئولیت مدنی، مسئولیت مبتنی بر تقصیر است ولی این مسئولیت پاسخگوی نیازهای امروزی در خصوص جبران خسارات وارده بر محیط زیست در مواردی که زیان قابل انتساب به دولت نیست نمیباشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |