رستمی مسعود، زیباکلام صادق. تبارشناسی ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا و دیگری سازی. فصلنامه پژوهشهاي سياسي جهان اسلام. 1397; 8 (3) :127-151
URL: http://priw.ir/article-1-812-fa.html
1- دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
2- استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران ، syibakalam@ut.ac.ir
چکیده: (4622 مشاهده)
سدهی نوزدهم آثاری تعیین کننده بر حیات سیاسی و اجتماعی جوامع مختلف داشته است. ایدئولوژی های سیاسی مختلف به عنوان نیروهایی مترقی در قرن نوزدهم گسترش یافتند و همچنان که در تحولات غرب نقش ایفا می کردند بر دیگر جوامع نیز تاثیرگذار شدند. در این میان نقش نخبگان مدافع غربی شدن در جوامع غیر غربی و چگونگی مواجههی آنها با این ایدئولوژی ها و تحولات غرب، نقش مهمی در چگونگی فعل و انفعالات تحولات سیاسی و اجتماعی این جوامع به همراه داشت. متعاقب آشنایی با این ایدئولوژی ها، بخشی از نخبگان فکری حول مکتب ناسیونالیسم باستان گرا شکل گرفت که علل عقب ماندگی ایران را دین اسلام و تکثر قومی میدانستند. ناسیونالیسم باستان گرا از پادشاهی هخامنشی و ساسانی و آیین زرتشتی به عنوان عصر طلایی ایران یاد میکرد که با تهاجم اعراب و گسترش دین اسلام دچار افول شده بود. همچنین این جریان ایدئولوژیک همگرایی ملی را در نفی هویت اقوام و تلاش برای یکسان سازی هویتی تعقیب میکرد. در دورهی پهلوی یکم و دوم، ائتلافی میان حکومت و نخبگان مدافع غربی شدن و ملت سازی حول ایدئولوژی خرد گریز ناسیونالیسم باستان گرا ایجاد شد که نهایتاً به ایدئولوژیک شدن عرصهی زیست جهان ایرانی و غیاب ترابط مفاهمهای به عنوان مبانی تشکل جامعهی مدنی، منجر شد. این ناسیونالیسم، شریعت اسلامی و کثرت قومی و فرهنگی را غیریت سازی نموده و با اتخاذ رویکردی مقابله جویانه با آنها عرصهی زیست جهان را به عرصهی خشونت مبدل کرد. این در حالی است که برای تحقق جامعهی مدنی زیست جهان باید عاری از خشونت و خرد گریزی باشد. ایدئولوژی خر گریز ناسیونالیسم باستان گرا در نهایت با واکنش شریعت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی ناکام ماند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/5/26 | پذیرش: 1397/8/3 | انتشار: 1397/12/1