pourali P, dehshiri M, ghaedi M, khodaverdi H. Turkish Cultural Diplomacy in Iraq with Neo-Ottomanism Approach and Turkish Nationalism (2003-2019). پژوهشهاي سياسي جهان اسلام 2021; 11 (1) :69-99
URL:
http://priw.ir/article-1-1255-fa.html
پورعلی پریسا، دهشیری محمدرضا، قائدی محمدرضا، خداوردی حسن. رویکردهای دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق پس از سقوط صدام. فصلنامه پژوهشهاي سياسي جهان اسلام. 1400; 11 (1) :69-99
URL: http://priw.ir/article-1-1255-fa.html
1- دانشجوی دکتری گروه روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بین الملل کیش، جزیره کیش، ایران
2- استاد مدعو گروه روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بین الملل کیش،جزیره کیش، ایران(نویسنده مسئول) ، mohammadrezadehshiri@yahoo.com
3- دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز، شیراز، ایران
4- استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، تهران، ایران
چکیده: (1949 مشاهده)
موضوع دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عراق، پدیدهای همزاد انقلاب اسلامی است که با جنگ 2003 در عراق، به رهبری ائتلاف تحت کنترل آمریکا، به شکل افقی و عمودی توسعه یافت و بسترهای تازهای از سرریزی روابط و پیوندهای فرهنگی را بارآورد. تا حدی که دیگر نمیتوان از یک دیپلماسی فرهنگی تکبعدی سخن گفت و عرصهها و بسترهای آن به حدی از نفوذ رسیده است که جمهوری اسلامی را به عامل کلیدی در روند کلی تحولات سیاسی ـ امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عراق بدل نموده است. در چارچوب این موضوع سوال مقالهی حاضر این است که «شاخصه های دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق پس از سقوط صدام مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟» یافتههای مقاله نشان میدهد که ایران در تولید یک فضای کلان برای دیپلماسی فرهنگی در خصوص عراق، مبتنی بر واقعیتهای قومی ـ مذهبی آن تلاش دارد با بهرهگیری از رویکرد ایرانشهری بر جامعهی کردی و نیز با بهرهگیری از گفتمان کلان پیوندهای تاریخی با اعراب به شکل کلی و اشتراکات فرهنگی ـ مذهبی با شیعیان به شکل خاص، و رویکرد محور مقاومت به توسعهی نفوذ دیپلماسی فرهنگی خود بپردازد. به منظور تحلیل مباحث مذکور در ابتدا تلاش خواهد شد تا خوانشی تاریخی از تحولات پس از 2003 تا به امروز از روابط ایران و عراق و شیوههای نفوذ ایران را مطرح نموده که به شکل پیدا و پنهان چگونگی بهرهگیری جمهوری اسلامی از وزنه اکثریت شیعی عراق و نیز اشتراکات هویتی ایرانی ـ کردی را برای پیشبرد نفوذ کشور در عراق در بعد فرهنگی به نمایش میگذارد. در ادامه پیوندهای دیپلماسی فرهنگی ایران با کردها در عراق، بر مبنای محوریت منطق دیپلماسی فرهنگی ایرانشهری مورد بحث قرار داده و سویههای اصلی ابعاد این دیپلماسی که توانسته اذهان کردها را معطوف خود کند، مورد واکاوی قرار خواهد گرفت تا نشان داده شود که ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی، چه خودآگاه و چه ناخودآگاه در مسیر رویکرد ایرانشهری فرهنگی نسبت به کردها پیش رفته است. در بخشی دیگر و به شکل مبسوط بر بحث از روابط ایران با مناطق دیگر عراق و حکومت مرکزی آن، شیعیان و نیز سنیها از مسیر دیپلماسی فرهنگی و تمرکز بر قدرت نرم نفوذ ایران در عراق پرداخته میشود. در این بخش، کارکرد اشتراکات فرهنگی، تاریخی و مذهبی، با تمرکز بر دیپلماسی فرهنگی مذهبی، رسانهای و ... مورد واکاوی قرار میگیرد که چگونه بهرهگیری از گفتمان کلان پیوندهای تاریخی با اعراب به شکل کلی و اشتراکات فرهنگی ـ مذهبی با شیعیان به شکل خاص، و رویکرد محور مقاومت باعث توسعهی نفوذ دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق شده است.
روش تحقیق در این مقاله، بر مبنای پژوهش کیفی مورد محور و مبتنی بر روش کتابخانهای با جمعآوری و تحلیل اطلاعات است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/6/16 | پذیرش: 1399/10/7 | انتشار: 1400/1/15