1- دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان، گیلان، ایران
2- استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان، گیلان، ایران(نویسنده مسئول) ، danyalrezapoor@gmail.com
چکیده: (823 مشاهده)
در سیاست خارجی دولت ترکیه، غرب آسیا جایی است که ناظران در این امر توافق دارند که عوامل عقیدتی بر محاسبات واقعی سیاست ارجحیت دارد. فعالیت سیاست خارجی ترکیه برای گسترش نقش کشور در منطقه تا حد زیادی با گرایشهای اسلامگرایانه حزب عدالت و توسعه مرتبط است. در این نوشتار سیاست خارجی ترکیه با تمرکز بر روابط حزب عدالت و توسعه با اخوانالمسلمین که مشخص کننده ماهیت سیاست خارجی این کشور از یمن تا مصر و لیبی است بررسی میشود. بنابراین این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با بهرهگیری از نظریه رئالیسم نئوکلاسیک به دنبال پاسخگویی به این سوال است که بعد از وقوع تحولات موسوم به بهارعربی، چه مولفههایی و چگونه موجب تغییر رفتار سیاست خارجی ترکیه به اسلامگرایی و نزدیکی به اخوان المسلمین شده است؟ پاسخی که به سوال فوق به عنوان فرضیه مطرح میشود بدینگونه است که اولا پیوندهای ایدئولوژیک حزب عدالت و توسعه با اسلام اخوانی به عنوان مشهودترین مولفه باعث همراهی این دو بازیگر شده است ثانیا رفتار سیاست خارجی ترکیه در غرب آسیا نشاندهنده یک استراتژی بزرگ برای پاسخگویی به الزامات سیستمی و فرعی نئو عثمانیگرایی اردوغان در منطقه با کمک اخوان المسلمین بوده است. فهم الزامات سیستمی بیان شده نیازمند بهرهگیری از متغیرهای چندگانه در چگونگی فهم و برداشت رهبران حزب عدالت و توسعه از تحولات منطقه، عوامل سیستمی و زیرسیستمی، استقلال استراتژیک به عنوان حداکثرسازی قدرت و موازنهسازی بهعنوان به حداکثر رساندن امنیت ترکیه در معادلات غرب آسیا و تغییر رفتار سیاست خارجی ترکیه میباشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/2/16 | پذیرش: 1402/9/5 | انتشار: 1402/10/1